معنی فرعون زمان موسی (ع)

حل جدول

لغت نامه دهخدا

فرعون موسی

فرعون موسی. [ف ِ ع َ ن ِ سا] (اِخ) نام پادشاه مصر که معاصر موسی بن عمران پیامبر بنی اسرائیل بوده است. هاکس نویسد: اکثری از علماء آثار مصریه بر آنند که این فرعون رامسس ثانی، سومین پادشاه از طبقه ٔ نوزدهم سلاطین مصر است که نزد یونانیان به سسوستر معروف بوده است. او معروفترین فراعنه و پادشاهی قاهر و غالب بوده، شهرهای بسیاری را مفتوح ساخته و هیاکل بیشمار در وادی نیل، از دهنه ٔ رود تا ابی سنبل که در نوبیاست بنا کرد. (قاموس کتاب مقدس). فرعونی که در سِفْرِ خروج توراه از او یاد شده و موسی و هارون عجایب و آیات خود را در حضور وی به جا آوردند و لشکرهای او در بحر قلزم هنگام تعقیب قوم موسی هلاک شدند پسر سیزدهم رامسس ثانی است که در روزگار او اقتدار مصر روبه نقصان گذاشت. (از قاموس کتاب مقدس):


فرعون

فرعون. [ف ِ ع َ] (اِخ) نام پدر خضر. (از منتهی الارب).

فرعون. [ف ِ ع َ] (اِخ) نام عامی است ملوک مصر قدیم را چون شاه و ملک برای ما. (از یادداشتهای مؤلف). در یونانی فرئون، محتمل است که کلمه از طریق سریانی وارد زبان عربی شده باشد و در قرآن هم آمده است. (از حاشیه ٔ برهان چ معین). لقب هر پادشاه مصر. (منتهی الارب). هرکس که پادشاه مصر بود. (اقرب الموارد):
یکی چون دیده ٔ یعقوب و دیگر چون رخ یوسف
سدیگر چون دل فرعون، چهارم چون کف موسی.
منوچهری.
علی هارون امت بود دشمن زآن همی دارد
مر او را، کش چنین آموخت ره فرعون و هامانش.
ناصرخسرو.
فرعون روزگار ز من کینه جوی گشت
چون من به علم در کف موسی عصا شدم.
ناصرخسرو.
آری بنای جادوی فرعون از جهان
ثعبان اسود و ید بیضا برافکند.
خاقانی.
جام فرعونی خبر ده تا کجاست ؟
کآتش موسی عیان بنمود صبح.
خاقانی.
تا شودشیر خدا از عون او
وارهد از نفس و از فرعون او.
مولوی.
ورنه کی کردی به یک چوبی هنر
موسیی فرعون را زیر و زبر.
مولوی.
تو را میراث فرعون و هامان رسید یعنی ملک مصر. (گلستان). این دلق موسی است مرقع و آن ریش فرعون است مرصع. (گلستان).
|| (معرب، ص، اِ) سرکش. ستمکار. تباهکار. (منتهی الارب). متکبر و سرکش. (برهان). مأخوذ از فرعنت به معنی تکبر ورزیدن. (حاشیه ٔ برهان چ معین):
همه فرعون و گرگ پیشه شدند
من عصا و شبان نمی یابم.
خاقانی.
غنی را به غیبت بکاوند پوست
که فرعون اگر هست در عالم اوست.
سعدی.
- فرعون شدن، مغرور و متکبر شدن و سرکشی کردن:
نفس از بس مدحها فرعون شد
کن ذلیل النفس هوناً لاتسد.
مولوی.
|| (اِ) نهنگ. (منتهی الارب). تمساح به لغت قبط. (اقرب الموارد). ج، فراعنه. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). رجوع به فراعنه شود.

فرعون. [ف ِ ع َ] (اِخ) لقب ولیدبن مصعب است و او اول فراعنه ٔ مصر است. (برهان). این شخص نامش منس بوده و اولین پادشاه مصر بعد از وحدت مصر شمالی و جنوبی است. نامی که مؤلف برهان ذکر کرده حاصل اشتباه تاریخ نویسان دوره ٔ اسلامی است. رجوع به تاریخ ملل شرق تألیف آلبر ماله و ژول ایزاک ترجمه ٔ عبدالحسین هژیر ص 32 و نیز رجوع به فراعنه و فرعون موسی در همین لغت نامه شود.


موسی

موسی. [سا] (اِخ) رجوع به موسی بن جعفر شود.

فرهنگ فارسی آزاد

فرعون

فِرعَون، به فَراعِنَه مراجعه شود، در کتاب مقدس و بطور عَلَم منظور فرعون زمان حضرت موسی می باشد،

سخن بزرگان

امام موسی (ع)

شوخی و کج خلقی طفل در کودکی علامت آن است که در بزرگی دانا و بردبار خواهد بود.

هیچ چیز شیطان و لشکرهای او را مجروح نمیکند مثل رفتن برادران مؤمن به دیدن یکدیگر از برای خدا.

هر که مست شود از شراب و بعد از آن تا چهل روز بمیرد نزد خدا مانند بت پرست باشد.

خدا غضب نمیکند برای چیزی مثل آنکه غضب برای ظلم بر زنان و طفلان میکند.

عیال آدمی اسیران اویند. پس کسی را که خدا نعمتی به او کرامت کند بر اسیران خود توسعه کند اگر نکند به زودی آن نعمت از او زایل میشود.

دیدهی خود را به خواب عادت مده که هیچ عضوی در بدن شکر خدا کمتر از دیده نمیکند.

گرامیترین شما نزد خدا کسی است که تقیه بیشتر کند.

چون سه نفر در مجلسی باشند دو تای ایشان با یکدیگر سرگوشی نکنند که موجب اندوه و ایذای آن رفیق دیگر است.

چون کسی بیمار شود مردم را رخصت دهد که به عیادت او بیایند به درستی که هیچ کس نیست مگر آنکه او را دعای مستجابی هست.

مردم در طعام خوردن میانهرو باشند همیشه بدن ایشان صحیح باشد.

کسی که نخرد مگر به قسم و نفروشد مگر به قسم حق تعالی در قیامت نظر رحمت به سوی او نمیفرماید.

سزاوار آن است که آدمی مصاحبان پدر خود را نگاه دارد که نیکی او به ایشان مانند نیکی با پدر است.

در قیامت سه کس در سایهی عرش الهی باشند در روزی که سایهای به غیر آن نباشد: کسی که برادر مسلمان خود را زنی بدهد و کسی که خادمی به او بدهد و کسی که راز او را پنهان دارد.

در مزد گرفتن برای نوشتن قرآن باکی نیست.

اگر محتاج شوی به طبیب ترسا باکی نیست که بر او سلام کنی و او را دعا کنی که دعای تو نفعی به او نمیرساند.

بهترین عیش دنیا فراخی خانه و بسیاری دوستان است.

نیکی زندگانی در گشادگی خانه و بسیاری خدمتکاران است.

نام های ایرانی

موسی

پسرانه، از آب کشیده شده، نام امام هفتم شیعیان، نام پسر عمران پیامبر بنی اسرائیل که در زمان فرعون به دنیا آمد

تعبیر خواب

فرعون

اگر بیند از فرعونیان یا از پادشاه ستمگر یکی در شهر فرود آمد و مُقام نمود، دلیل است سیرت فرعون در آن دیار ظاهر شود - محمد بن سیرین

معادل ابجد

فرعون زمان موسی (ع)

690

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری